Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Careers
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (7034 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
clock signal
U
علامت زمان سنجی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
He arrives at 4 O'clock instead of 3 O'clock.
U
او
[مرد]
عوض ساعت ۳ ساعت ۴ می آید.
o'clock
U
ساعت از روی ساعت
clock
U
مداری که فرکانس آن توسط کاربر تنظیم میشود. برای یکسان کردن سیگنالها و مدار ها با یک باس ساعت
clock
U
سیگنال ساعت که تمام اعضای سیستم را همگام میکند
clock
U
خط علامت روی دیسک یا نوار که حاوی داده درباره محل نوک خواندن است
clock
U
تعداد باس هایی که ساعت هر ثانیه ایجاد میکند
clock
U
باسهای مرتب برای زمان بیندی یا همگام کردن
clock
U
وسیلهای که سرعت ساعت اصل سیستم را دو برابر میکند
clock
U
دوره زمانی بین دو باس ساعت متناوب
clock
U
ساعتی که برای نشان دادن زمان از اعداد استفاده میکند
clock
U
سیگنال هایی که هم سان با باس ساعت هستند
clock
U
زمانگیری
clock
U
ساعت ورزشگاه
clock
U
سنجیدن باساعت
clock
U
تپش زمان سنجی ساعت
clock
U
زمان سنج
clock
U
ماشینی که زمان را نشان میدهد
clock
U
مداری که برای همگام کردن اجزا باس تولید میکند
clock
U
زمان
clock
U
ساعت
three second clock
U
ساعت نشاندهنده قانون 3ثانیه در بسکتبال
the two o'clock d.
U
توزیع ساعت دو
four o'clock
U
ساعت چهار
four o'clock
U
لاله عباسی
four o'clock
U
گل لاله عباسی
at eight o'clock
U
در ساعت هشت
clock
U
ساعت
relocation clock
U
دایره تنظیم هدف
roller clock
U
چشمی بسته قرقره دار
time clock
U
ساعتی که زمان ورودوخروج کارمندان را ثبت میکند
alarum clock
U
ساعت شماطهای
effectiveness clock
U
دایره کارامدی پدافند هوایی دایرهای که نتایج تجزیه وتحلیل میزان کفایت پدافندهوایی را نشان میدهد
shot clock
U
ساعت مسابقه
alarum clock
U
خیزانک
atomic clock
U
ساعت اتمی
relocation clock
U
دایره تنظیم تیر
quartz clock
U
بخش کوچکی از کریستال کواترنر که در فرکانس مشخص با اعمال ولتاژ مشخص مرتعش میشود و برای سیگنالهای ساعت بسیار دقیق کامپیوتر ها و سایر برنامههای زمانی بسیار دقیق به کار می رود
physiological clock
U
ساعت فیزیولوژیکی
clock skew
U
اریب زمان سنجی
clock speed
U
سرعت ساعت
clock stagger
U
رتبه زمان سنجی
clock track
U
شیار زمان سنجی
clock work
U
چرخهای ساعت
lady clock
U
کفشدوز
internal clock
U
ساعت داخلی
game clock
U
ساعت ورزشگاه
electric clock
U
ساعت الکتریکی
digital clock
U
ساعت رقمی
digital clock
U
زمان سنج رقمی
delta clock
U
که خطا داشته یا در حلقه بی انتها قرار گرفته و یاوضعیت اشتباه داشته
clock rate
U
نرخ زمان سنجی
clock pulse
U
تپش زمان سنجی
military clock
U
ساعت یا وقت نظامی
chess clock
U
ساعت شطرنج
master clock
U
زمان سنج اصلی
master clock
U
شاه زمان سنج
lady clock
U
پینه دوز
clock frequency
U
بسامد زمان سنجی
clock generator
U
مولد زمان سنجی
clock generator
U
ساعت زا
clock interrupt
U
وقفه زمان سنجی
clock maker
U
ساعت ساز
clock method
U
روش شمارش هدفها به طریقه ساعتی روش شمارش در جهت عقربه ساعت
clock paradox
U
پارادکس زمانی
delta clock
U
مین میکند و باعث میشود کامپیوتر یا مدار از نو آغاز به کارکنند
time clock
U
گاه ساعت
round-the-clock
U
لاینقطع
round-the-clock
U
پیوسته
clock operator
U
تنظیمکنندهوقت
clock timer
U
زمانموردنظر
The clock has stopped.
U
ساعت دیواری خوابیده است
This is a self - winding clock .
U
این ساعت دیواری کوک لازم ندارد ( اتو ماتیک است )
work against the clock
U
بکوب کار کردن
round the clock
U
۲۴ ساعته
set the clock
U
ساعت را تنظیم کردن
face of the clock
U
صفحه ساعت
wall clock
ساعت دیواری
to watch the clock
U
[با بیحوصلگی]
دائما به ساعت نگاه کردن
to clock out
[in the workplace]
U
مهر ساعت را در آخر کارروی کارت زدن
round-the-clock
U
روز و شب
round-the-clock
U
بیست و چهار ساعته
round-the-clock
شبانه روزی
to clock in
[in the workplace]
U
مهر ساعت را در آغاز کارروی کارت زدن
biological clock
U
زیستآهنگ
biological clock
U
زیست گشت
alarm clock
U
ساعت شماطهای
biological clock
U
ساعت زیستی
twentyfour second clock
U
ساعت نشاندهنده قانون 42ثانیه در بسکتبال
tower clock
U
برج ساعت
five-o'clock shadow
U
ته ریش
cuckoo clock
U
ساعت دیواری زنگی که در سرساعت صدایی شبیه صدای فاخته میکند
five-o'clock shadows
U
ته ریش
grandfather clock
U
ساعت پاندولی بلندی که روی زمین قرار میگیرد
One cannot put back the clock.
<proverb>
U
هیچکس نمى تواند زمان را به عقب بر گرداند .
to clock on
[British E]
[in the workplace]
U
مهر ساعت را در آغاز کارروی کارت زدن
real time clock
U
زمان سنج بلادرنگ
to clock off
[British E]
[in the workplace]
U
مهر ساعت را در آخر کارروی کارت زدن
Please don't wake me until 9 o'clock!
U
لطفا من را ساعت ۹ بیدار کنید!
to advance the hand of a clock
U
عقربه ساعت را جلو کشیدن
horizontal clock system
U
طریقه هواسنجی برای به دست اوردن جهت باد
Does this clock keep good time?
U
این ساعت دیواری درست کار می کند ؟
The plane to ... departs at ... o'clock.
U
هواپیمای ... ساعت ... پرواز می کند.
turn the clock back
<idiom>
U
زمان را به عقب برگرداندن
selective clock stetching
U
تکنیک برطرف کردن اختلافات زمان گیری دیجیتال بین عناصر سیستم
to set the clock forward
ساعت را جلو آوردن
The clock is fast (gaining).
U
ساعت دیواری تند کار می کند
the clock was put back
U
عقربههای ساعت را عقب بردند
real time clock
U
ساعت بلادرنگ
clock code position
U
سمت روبروی دماغه هواپیمایا کشتی هدف رو به دماغه هواپیما
clock calendar board
U
تخته ساعت / تقویم
weight-driven clock mechanism
U
مکانیزم ساعتپانولدار
He works day and night (round the clock).
U
روز وشب کارمی کند
I want to depart tomorrow morning
[noon, afternoon]
at ... o'clock.
U
من می خواهم فردا صبح
[ظهر شب]
ساعت ... حرکت کنم.
signal
U
پاس ولتاژ رسانه جانبی ارسالی به pcu برای در خواست توجه
signal
U
اختلاف بین توان سیگنال ارسالی و اختلال روی خط
i signal
U
پیام ای
signal
U
تبدیل یا ترجمه سیگنال به صورتی به توسط وسیله قابل قبول باشد
b y signal b y
U
پیام روشنایی ب- ایگرگ
you must w the signal
U
ناهار را برای خاطر من معطل نکنید
r y signal
U
پیام روشنایی ار ایگرگ
q signal
U
پیام کیو
signal
U
سیگنال علامت دادن
signal
U
نشان
signal
U
ارسال پیام به کامپیوتر
signal
U
1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی
signal
U
کوچترین واحد پایه برای ارسال داده دیجیتال
signal
U
پردازش سیگنال برای دستیابی به اطلاعات درون آنها
signal
U
شماره محل بیت ها با محتوای مختلف در دو کلمه داده
signal
U
تبدیل یا ترجمه سیگنال برای دستیابی به اطلاعات درون آنها
signal
U
مخابره کردن
signal
U
خبردادن
signal
U
با اشاره رساندن
signal
U
با علامت ابلاغ کردن
signal
U
اشکار مشخص
signal
U
اخطار
signal
U
نشان راهنما
signal
U
علامت
signal
U
سیگنال
signal
U
علامت دادن
signal
U
هرچیز حامل اطلاعات سیگنال
signal
U
علامت نشانه
signal
U
علامت راهنمای خودرو
signal
U
رسته مخابرات
signal
U
مخابره کردن علامت دادن
signal
U
علایم مخابراتی مخابرات
signal
U
پیام
signal
U
نشانه
g y signal
U
پیام روشنایی جی ایگرگ
start signal
U
علامت شروع
signal transformation
U
ترادیسی علائم
air signal
U
علایم سمعی و بصری ارسالی از هواپیما علایم هوایی
signal voltage
U
ولتاژ ورودی
spurious signal
U
علایم مخابراتی مزاحم خارجی در یک دستگاه مخابراتی
signal voltage
U
ولتاژ دریافتی
analog signal
U
علامت قیاسی
signal tracing
U
ردگیری پیام
telegraph signal
U
علامت تلگرافی
synchronizing signal
U
پیام همزمان ساز
alarm signal
U
علامت اژیر خطر
signal voltage
U
ولتاژ سیگنال
signal strength
U
شدت صوت
signal light
U
چراغهای سفید و سرخ اعلام رای وزنه برداری
signal man
U
متصدی علائم
signal man
U
دیدبان
signal normalization
U
هنجارسازی علامت
signal of distress
U
شلیک خطر
signal panel
U
پرده مخابرات
signal regeneration
U
باززایی علائم
signal security
U
تامین مخابراتی
signal security
U
حفافت امور مخابراتی یا ارتباطات
signal services
U
خدمات مخابراتی
signal services
U
قسمتهای مخابراتی
advisory signal
علامت یادآوری کننده
acoustic signal
U
سیگنال صوتی
signal boxes
U
توقف گاه متصدی علائم
signal box
U
توقف گاه متصدی علائم
light signal
U
علامتنور
points signal
U
نقاطعلامتدار
signal ahead
U
چراغراهنماپیشرویشماست
signal gantry
U
علامتزیرپلی
sound signal
علائم صدا
signal detection
U
علامت یابی
warning signal
U
علامت خطر
warning signal
U
علامت اعلام خطر
visual signal
U
علایم بصری
advisory signal
U
علامت هشدار
traffic signal
U
علائم مخصوص عبور وسائط نقلیه
traffic signal
U
چراغ راهنمایی
traffic signal
U
نشانه روشن
acoustic signal
U
علامت صوتی
video signal
U
پیام ویدئو
video signal
U
سیگنال یا علامت ویدئو
video signal
U
سیگنال ویدئویی
visual signal
U
علامت بصری
danger signal
U
اژیرخطر
signal level
U
سطح سیگنال
reference signal
U
سیگنال مرجع
chrominance signal
U
بخشی از سیگنال مانیتور رنگی که حاوی اطلاعات رنگ کم رنگ واشباع است
main signal
U
سیگنال اصلی
line signal
U
سیگنال خط
Recent search history
Forum search
2
Call sign
1
scrambling
0
fluid signal and bone marrow edema are see
0
work against the clock
1
Temporal filtering یعنی چه
0
Turn back the clock
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com